چرا تاریخ انقلاب ها تمام شده؟
تاریخ انتشار: ۲۲ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۹۵۳۹۹
این روزها در کلاسهای درس دانشگاه برخی دانشجویان عمدتا دهه هشتادی از انقلاب صحبت میکنند بی آن کوچکترین شناختی از تاریخ انقلابها در جهان داشته باشند ، همین صحبتها از برخی جوانان دیگر در خیابان ، باشگاه ها ورزشی و کافه ها نیز شنیده میشود .
ذهنیت این جوانان پر انرژی و پر شور اما اکثرا کم مطالعه به لحاظ تاریخی و جغرافیای و مطالعات روابط بین المل من را برآن داشت که درباره انقلابهای متاخر در دنیا مطلبی را به رشته تحریر درآورم .
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به نظر نگارنده تاریخ انقلاب ها در دنیا تمام شده است و بعد از دهه دوم هزاره سوم میلادی ، انقلاب دیگری در دنیا رخ نخواهد داد و دیگر انقلاب ها را باید در کتاب های تاریخی خواند و یا در موزه های مردم شناسی با آن ها آشنا گردید .
انقلاب به تاریخ پیوسته است که شاید عمده دلیل آن تحولات کشورهای عربی در منطقه منا ( خاورمیانه و شمال آفریقا ) و سلسله انقلابهای است که در کشورهای این منطقه موسوم به بهار عربی از سال ۲۰۱۰ به بعد به وقوع پیوست که اکنون بعد از دوازده سال از این رویداد میتوان آن را خسارت محض برای مردم این کشورها برشمرد که شاید دهها سال این کشورها به را به اعماق تاریخ برگرداند .
انقلاب های که توسط جوانان این کشورها با هزاران امید و آرزو برای آینده روشن شکل گرفت ولی در نهایت منجر به کشته شدن بسیاری از جوانان ، فقر ، بیکاری و در نهایت مهاجرت های پر خطر به اروپا و یا سایر کشورهای منطقه در اوج درماندگی شد .
این سلسله تحولات حتی بر امنیت کشورهای همسایه این مناطق و امنیت بین الملل تاثیرگذار بود که از جمله مسلئه مهاجرت گسترده به اروپا و اثرات اجتماعی آن بر این کشورها ، بروز و ظهور تفکرات سلفی و در راس آن داعش و انواع عملیات انتحاری موسوم به ((گرگ های تنها )) از روسیه و ترکیه تا فرانسه و آمریکا بود .
طبق آمار سازمان ملل تا سال ۲۰۱۶ تحولات بهار عربی ۶۱۴ میلیارد دلار به کشورهای منطقه منا ضرر وارد کرده بود و البته هنوز نیز این کشورها بعد از یک دهه درگیر معضلات ناشی از انقلاب های بهار عربی هستند و هیچ کدام از این کشورها در نتیجه بهار عربی عاقبت به خیر نگشته اند و برخی از آنها در اضمحلال کامل ، ویرانی ، عدم نظم و امنیت ، اقتصاد فروپاشیده ، جنگ داخلی و سیستم بهداشتی از هم گسسته به سر میبرند .
شاید برخی دخالت های خارجی را موجب عدم کامیابی انقلاب های عربی در تونس و لیبی و سوریه و... بداند ولی در هر حال در اصل موضوع تفاوتی ایجاد نخواهد کرد و مهم نتیجه این عمل سیاسی بود که نه تنها منجر به آرمانشهری نشد که جوانان در پی آن بودند بلکه نهایت خسران برای این ملت ها بود .
انقلاب عربی با شعار ((الشعب یرید اسقاط النظام )) آغاز شد و مردم و به خصوص جوانان خواهان برکناری رژیم های سیاسی شدند بدون فکر کردن به رژیمی جایگزین و شاید در هدف اولیه خود تا حدودی موفق شدند ولی کشورهای خود را تبدیل دولت های درمانده ( failed state) کردند و به نظر نمیآید حتی در آینده نزدیک نیز درمانی برای آن باشد ، کشورهای ویران شده ای چون لیبی ، سوریه و یمن سالها طول خواهد کشید به وضعیت قبل از تحولات سال ۲۰۱۰ برگردند و سالهای قبل سال ۲۰۱۰ فقط خواب شیرینی در ایام تلخ آنهاست .
در حقیقت گرچه شعار الشعب یرید ... منجر به به فروپاشی نظام های سیاسی و حکومتی آنها شد ولی نظام های اجتماعی ، امنیتی ، فرهنگی ، اقتصادی و بهداشتی و تمام نظام های موجود در کشورها را به ورطه نابودی کشاند و پر بیراه نباشد که گفته شود که کل موجودیت برخی از سرزمین ها را به سمت نابودی برد.
اگر از تونس به عنوان اولین کشوری که انقلاب بهار عربی در آن رخ داد شروع کنیم ، هنگامی که محمد بوعزیزی دستفروس تونسی در ۱۸ دسامبر ۲۰۱۰ خود را در شهری کوچک در تونس در اعتراض به توقیف وسایلش به آتش کشید کمتر کسی انتظار داشت که این آتش کل تونس و منطقه منا را در برگیرد ولی اولین قربانی این آتش بعد محمد بوعزیزی ، حکومت زین العابدین علی بود که بعد از ۲۱ سال در تونس سقوط کرد ، حال بعد ۱۲ سال از آن واقعه ، تونس ، کشوری که روزگاری جز کشورهای مرفه منطقه بود در اوج بی ثباتی اقتصادی و سیاسی خود را در دست قیس سعید میبیند رئیس جمهوری که سال گذشته دست به کودتای بدون خونریزی زد و دولت و دیگر نهادهای قانونی معلق کرد و همه قدرت را در اختیار گرفت ، چیزی شبیه زین العابدین علی و حتی با قدرت بیشتر و این نتیجه ای بود که بعد یک دهه بی ثباتی در همه ارکان جامعه از انقلاب تونس حاصل شد .
در لیبی همسایه شرقی تونس اوضاع از این هم بدتر است کشوری که روزگاری نماد قدرت ، ثروت و ثبات یک کشور عربی و آفریقایی بود و یکی منابع اصلی نفت اروپا ( معروف است که بهترین نفت جهان را دارد ) تبدیل به ویرانی شده و عملا یک دهه است به دو بخش شرقی و غربی تقسیم شده است ؛ نیروهای وفاق ملی با عقاید اخوانی و تحت حمایت ترکیه و قطر و از طرفی دیگر نیروهای وابسته به ژنرال خلیفه حفتر با وابستگی به عربستان و امارات و تا اندازه ای اروپا ، در این جنگ داخلی یک دههای تنها زیر ساخت های لیبی است که از بین میرود به همراه امید و آروزهای جوانان لیبی که روزگاری از پر تعداد ترین دانشجویان خارجی مشغول تحصیل در اروپا بودند .
مصریها بسیار زود داستان انقلاب را فهمیدند و ترجیح دادند که همان سیستم سابق را بعد از دو سال ماجراجویی برگرداند و حضور یک نظامی در راس کشور را به ناامنی و هرج و مرج روزانه در ارجحیت قرار دادند .
ولی قصه پر غصه سوریه و یمن بر همه آشکار است و بسیار در مورد این دو کشور مطلب به نگارش درآمده است ، از حضور خونین داعش در این دو کشور و برقرار کردن قوانین وحشیانه تا بمباران هر روزه مناطق این دو کشور توسط نیروهای کشورهای مختلف ، شدیدترین جنگ های داخلی ، قحطی غذا و سو تغذیه کودکان به خصوص در یمن ( تا هفده میلیون نفر تحت تاثیر قحطی هستند ) یمنی که امروزه در در تمامی شاخص های توسعه انسانی ، بهداشتی ، سطح در آمد و .. در انتهای جداول جهانی قرار دارد و کشور آخر است .
یمن امروز عملا به چهار بخش تقسیم شده است ، نیروهای تحت حمایت امارات معروف شورای انتقالی جنوبی ، شورای رهبری ریاستی تحت حمایت عربستان ، نیروهای وابسته داعش تحت عنوان انصار الشریعه و نیروهای انصاراالله و حوثی های یمن که به نظر از ثبات بیشتری برخوردار هستند و از حمایت ایران برخوردارند ، در این میان امارت به طور مستقیم نیز دو جزیره یمن را در باب مندب و خلیخ عدن تصرف کرده ( جزیره میون و سقطری ) و مشغول ساخت و ساز در این جزایر است .
در مورد سوریه مطلبی اضافه نمیکنم که بخش عمده ای از مطالب بخش بین الملل جراید ایران در این سالها در مورد این کشور است و با اینکه بخش عمده ای از این کشور بعد از یک دهه در ثبات قرار گرفته است ولی در قسمت های شمالی این کشور هنوز بخشی در اختیار نیروهای خودکختار کٌرد ، آمریکایی ، روسی ، ترکیه ، نیروهای اسلامی تندور و سلفی قرار دارد و راه درازی تا روزهای پیش از تحولات بهار عربی در پیش رو است .
در جریان بهار عربی یک کشور جدید نیز به کشورهای جهان افزوده شد و کشور یکصد و نود و سوم جهان با نام سودان جنوبی از کشور سودان منفک گردید و رسما سودان به دو بخش تجزیه شد ، کشوری که البته تا کشور شدن و پایه گیری اصول دولت_ملت فاصله ای طولانی دارد و درگیر فساد و فقر و مبازرات گروه های داخلی است .
بهار عربی و نتیجه انقلاب های آن نشان داد که راه حل انقلاب ، راه حلی مناسب برای ملت ها نیست و علاوه بر نخبگان سیاسی خود کشورها ، کشورهای منطقه ای و بین المللی نیز امروزه دیگر از انقلاب ها حمایت نخواهند کرد که پیامدهای انقلاب و بی ثباتی آن در هر کشوری به تمام کشورهای همجوار سرایت خواهد کرد و مسایل بین الملل نیز تحت شعاع خود قرار خواهد داد .
به نظر بعد از انقلاب های بهار عربی ونتایج آن ، دفتر تاریخ انقلاب ها در دنیا برای همیشه بسته شده است .
* دکترای روابط بین المل ، مدرس دانشگاه و مدیر گروه مطالعات کشمکش و همکاری در خاورمیانه در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه
۶۵۶۵
کد خبر 1694394منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: تاریخ جهان تاریخ انقلاب بهار عربی انقلاب ها یک دهه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۹۵۳۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خلیجی همیشه فارس برای تنبیه تمام متجاوزان تاریخ
خبرگزاری مهر، گروه استانها - علی ستاری: تاریخ کهن سرزمین ایران از دیرباز تاکنون شاهد تلخیها و شیرینیهای زیادی بوده است اما اهالیِ این سرزمین دست روی زانو گذاشتن و با یک یا علی بلند شدن را خوب یاد گرفته و بعد از هر دوره افول توانستهاند شکوه خود را بازیابی کنند.
یکی از این بازسازیها در دوران صفویه است آن جایی که نواده شیخ صفی که در مسلمانشدن و سر به راه شدن ایلخانان نقش به سزایی داشت در سال ۱۵۰۱ میلادی موفق میشود بار دیگر ایران را زیر یک پرچم جمع کند و با رسمیت بخشیدن به مذهب تشیع نقشه راهی را برای تمام ادوار بعدی ایران ترسیم کند.
رقابت شرق و غرب و فرصتطلبی استعمار برای ورود به منطقه خلیجفارس
طی قرن مورد اشاره رقابت تاریخی شرق و غرب که همواره در یک سوی آن ایرانیها بودند و در سوی دیگر رومیها، شکل دیگری به خود گرفت و ظهور دولتی مسلمان در همسایگی اروپاییها؛ آنها را به این فکر انداخت که مسلمانان را با هم درگیر کنند؛ بر همین اساس دو قدرت بزرگ جهان اسلام یعنی صفویها و عثمانیها به جای توجه به دشمنان مشترک به هم مشغول شدند و از آن سوی استعمارگران اروپایی با خیال راحت خود را به جاهای مختلف سرزمینهای اسلامی رساندند.
در آن دوران بزرگترین استعمار جهان حکومت پرتغال به شمار میرفت و رقیب همیشه در تعقیب آن نیز بریتانیا بود که در تعقیب پرتغال به غرب آسیا آمد و تقریباً بعد از فروپاشی امپراطوری پرتغال - اسپانیا جا پای آن گذاشت.
هندوستان که همه ما با استعمارگریهای بریتانیا آن را میشناسیم نخست توسط پرتغالیها به بند کشیده شد و بعدها بریتانیاییها پا به این سرزمین گذاشتند.
ورود استعمار به منطقه غرب آسیا آثار ویران کنندهای داشت؛ آثاری که اگر بخواهیم مانند یک جورچین آن را کنار هم بچینیم باید امتدادش را در وجود منحوس رژیم صهیونیستی پیدا کنیم؛ پرتغالیها دقیقاً از همان نقطهای به سرزمینهای اسلامی ضربه زدند که امروز صهیونیستها در آن نقطه ایستادهاند.
هم عصرِ با قدرت گرفتن صفویه در ایران پرتغالیها بعد از دور زدن دماغه امید نیک خود را به اقیانوس هند رساندند و حکومتی شیعی در جنوب هند یعنی عادلشاهیان را شکست داده و بندر گوا را تصرف کردند.
بندر گوا در هند به پایگاه اصلی پرتغالیها تبدیل شد و از آنجا عزم خلیج مکران و خلیج فارس کردند، آنها در مسیر خود جزایر و بنادر مختلف از جمله بحرین و قشم را تصرف کردند و بعد از نبردهای خونین در شرایطی که شاه اسماعیل به دلیل جنگ با عثمانیها در مضیقه است و به دنبال امتیاز گرفتن از پرتغالیها مداخلهای در نبردهای جنوب ایران ندارد، جزیره هرمز به دست استعمارگران میافتد.
حضور پرتغالیها در غرب آسیا هم منافع ایران را تهدید میکند و هم تهدیدی جدی برای عثمانیها به شمار میرود چرا که امپراطوری عثمانی از طریق عراق و بصره بخشی از خلیجفارس را در اختیار دارد و پرتغال مزاحم جدی آنها در تجارت دریایی هستند اما با این وجود هیچ گاه دو قدرت بزرگ جهان اسلام برای زمین زدن این دشمن مشترک متحد نمیشوند و همین امر حاشیه امنِ پیرامون پرتغالیها را برای یکهتازی در خلیجفارس تقویت میکند.
اخراج پرتغالیها از خلیجفارس معجزه قرن شانزدهم
پرتغالی که حکومت محلی هرمز و جزایر خلیجفارس را آن هم بعد از دو مرحله شکست؛ کنار زده است شکست ناپذیر ترین ابرقدرت قرن ۱۵ و ۱۶ میلادی است؛ آنها به غیر از اروپا که پایگاه اصلیشان است، شرق آفریقا تا تنگه مالاگا، بخشهایی از هند و چین، بخشهایی از آمریکای جنوبی به ویژه برزیل و جزایر خلیجفارس را به قلمرو خود اضافه کردهاند؛ هیچکس، حتی بریتانیای پر مدعا نیز یارای مقابله با این امپراطوری را ندارد بنابراین اینکه روز اخراج پرتغالیها از خلیجفارس اینقدر برای ما ایرانیها حائز اهمیت باشد مسئله عجیبی نیست؛ اخراج پرتغالیها از خلیجفارس معجزه قرن شانزدهم میلادی است معجزهای که به دست سربازان ایرانی رقم خورده و حساب کار را به همه استعمارگران تاریخ داده است و الّا ممکن بود امروز در کنار ادعای مضحک و خندهدارِ عربی خواندن خلیجفارس؛ شاهد ادعاهایی از سوی پرتغالیها هم برای مالکیت خلیجفارس باشیم.
پرتغال قرنِ ۱۵ از روسیه تزاریِ جنگهای ایران و روس از انگلستانِ دست انداز به هرات و حتی از آمریکای قرن بیست و یکم چند سر و گردن بالاتر است اما ارادهی ایرانی آنها را به زانو در آورده است.
ارادهای که به همت پیر خمین یک بار دیگر در دهه ۵۰ شمسی شکوفا شد و به برکت آن امروز جلوی یکه تازی هر ابرقدرتی در خلیجفارس گرفته شده است.
واضحترین نمود استعمارستیزی ملت ایران در خلیجفارس خود را نشان داده است
اسمعیل جهانگیری مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفتوگو با خبرنگار مهر، دهم اردیبهشت ماه را روزی مهم در تاریخ خلیجفارس و ایران برشمرد و گفت: ملت ایران همواره نشان دادهاند که ملتی استعمار ستیز هستند اما نمود این استعمارستیزی به واضحترین شکل ممکن در خلیجفارس خود را نشان داده است از این رو این وظیفه بر عهده ما است که این تاریخ پر افتخار را برای همگان بشناسانیم.
وی ادامه داد: نباید تصور شود که پرتغالیها بیهیچ مانعی توانستهاند بر جزایر خلیجفارس مسلط شوند؛ چرا که در آن دوران نیز مردان و جوانان زیادی جان خود را فدا کرده و با استعمار زمان جنگیدهاند.
خلیجفارس جایگاه امنی برای استعمارگران نیست
جهانگیری با بیان اینکه خلیجفارس جایگاه امنی برای استعمارگران نیست، گفت: توهم اینکه قدرتی فرامنطقهای بتواند جایگاه خود را در منطقه تثبیت کند کاملاً غلط است چرا که جوانان خلیجفارس نشین نشان دادهاند که این پهنه آبی پر افتخار برایشان حکم مادر را دارد و برای دفاع از آن از هیچ تلاشی فروگذار نمیکنند.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان خاطرنشانکرد: تمام تلاش ما این است که ابتدا تاریخ پرافتخار خلیجفارس را به ساحل نشینان این خلیج تا ابد فارس معرفی کنیم چرا که متأسفانه گاهی تمدن بزرگ خلیجفارس مورد بیمهری و کم لطفی قرار میگیرد و گام نخست برای جلوگیری از این بیمهریها این است که رگههای تمدنی را در بین جوامع بومیِ خلیجفارس تقویت کنیم.
وی ادامه داد: فرهنگ مانند آب و به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی به منزله هوا است، فقدان و به فراموشی سپرده شدنش، خسران است و اشاعه آن مایه برکت؛ از این رو تلاش داریم با برگزاری نشستهای تخصصی مردم هرمزگان را با تاریخ رشادتهای خلیجفارس آشنا کنیم تا آنها به عنوان سفیران فرهنگ و تمدن خلیجفارس این مهم را به همگان معرفی کنند.
اسمعیل جهانگیری تصریحکرد: چنانچه ما نسبت به فرهنگ، تمدن، آداب و رسوم و نام خلیجفارس حساسیت نداشته باشیم دشمنان را برای تلاش بیشتر جهت تصاحب آن امیدوارتر میکنیم.
حق وتویی ۸۰ میلیون نفری
وی خاطرنشانکرد: خلیجفارس نه تنها برای جنوب نشینان بلکه برای ملت ایران موضوعی حیاتی است و حتی اگر کل دنیا در موضوع خلیجفارس و جزایر سه گانه رأی به ضرر ایران بدهند با بیش از ۸۰ میلیون حق وتو روبرو خواهند شد.
خلیجفارس پهنهای آبی برای تنبیه متجاوزان
مصیب نظری رئیس شورای اسلامی شهر بندرعباس نیز در گفتوگو با خبرنگار مهر، ضمن گرامیداشت روز ملی خلیجفارس، گفت: ایرانیان باید به خود ببالند که هیچگاه اجازه ندادهاند خلیجفارس اسیر دست بیگانه باشد.
وی افزود: سابقه دریانوردی ایرانیها در خلیجفارس سابقهای فراتر از آن چیزی است که تصور میشود چرا که برخی منابع از دریانوردی پیش از دوران هخامنشیان نیز در این خلیج پر افتخار خبر دادهاند.
نظری بیانکرد: دریایی که از پارس میآید همیشه خلیجفارس خواهد ماند و هیچکس اجازه تعدی به این نام مبارک را نخواهد داشت.
رئیس شورای شهر بندرعباس عنوان کرد: روزگاری پرتغالیها ادعای شکستناپذیری در خلیجفارس داشتند و با غرور کشتیها و ناوگانشان را در خلیجفارس میراندند اما از آنها چه ماند؟ توسط ایرانیها به بدترین شکل ممکن اخراج شدند و همین اخراج زمینه فروپاشی بزرگترین استعمار را فراهم آورد.
وی ادامه داد: وقتی جلوتر میآییم میبینیم در روزگاری انگلیسیها خود را مالک بلافصل خلیجفارس میدانستند و برای جزایر آن تعیین تکلیف میکردند اما به کجا رسیدند؛ آنها هم مجبور شدند دست از پا درازتر این خلیج همیشه فارس را ترک کنند و آن را به صاحبان اصلی خود بسپارند.
نظری تأکید کرد: همین چند سال پیش بود که تفنگداران انگلیسی در آبهای سرزمینی جمهوری اسلامی ایران تحقیر شده و توسط پاسداران دریا دل دستگیر شدند، ضمن اینکه سال ۹۸ نیروهای ایرانی با توقیف نفتکش انگلیسی نشان دادند که دوران امپراطوری بریتانیاییها بر دریاها به پایان رسیده است و دیگر نمیتوانند بی حساب و کتاب در خلیجفارس کشتیرانی کنند.
رئیس شورای شهر بندرعباس، عنوانکرد: قطعاً مردم شریف حضور آمریکاییها در خلیجفارس را نیز به یاد دارند؛ نیروی دریایی آمریکا تاکنون به هیچکس حساب پس نداده است اما امروز وقتی میخواهد وارد خلیجفارس بشود باید با زبان فارسی اجازه بگیرد و این یعنی خلیجفارس و تنگه هرمز تونل وحشت استکبار و استعمار است.
وی خاطرنشانکرد: شکوه امروز خلیجفارس حاصل خون پاک مدافعان هرمز، فاتحان جزیره و شهیدان والامقامی چون اسدالله رئیسی و اسحاق دارا است که ثمره آن امروز در حاکمیت بیچون و چرای جمهوری اسلامی ایران در خلیجفارس مشهود است.
کد خبر 6090477